<p>می‌ترسید بی‌آنکه بداند می‌ترسد. غمگین بود بی‌آنکه بداند از چه. می‌خواست برود، بی‌آنکه بداند به کجا. دلتنگ بود، بی‌آنکه بداند برای که. _ پادکست رواق با رویکردی روانشناختی به اگزیستانسیالیسم می‌پردازه و ساده‌تر از اسمش، ریشه‌ی بسیاری از احساسات عمیق آدمی رو واکاوی می‌کنه، غمها، ترسها، آرزوها. هدف رواق کشفِ فردیِ مخاطبان از ابعادِ زیستِ اصیله و من با تکیه بر آثار اروین یالوم، در این مکاشفه همراه شما هستم</p><p>Тавсифи сонетхои Хофиз</p>
| Title | Date published | ||
| ما درس سحر در ره میخانه نهادیم ۳۷۱ | 2025-09-07 | ||
| صلاح از ما چه می‌جویی ۳۷۰ | 2025-09-06 | ||
| ما ز یاران چشم یاری داشتیم ۳۶۹ | 2025-09-03 | ||
| خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم ۳۶۸ | 2025-09-02 | ||
| فتوی پیر مغان دارم و قولی‌ست قدیم ۳۶۷ | 2025-09-01 | ||
| ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمده‌ایم ۳۶۶ | 2025-08-31 | ||
| عمری‌ست تا به راه غمش رو نهاده‌ايم ۳۶۵ | 2025-08-30 | ||
| ما بی‌غمان مست دل‌ازدست‌داده‌ايم ۳۶۴ | 2025-08-27 | ||
| دردم از یار است و درمان نیز هم ۳۶۳ | 2025-08-26 | ||
| دیدار شد میسر و بوس و کنار هم ۳۶۲ | 2025-08-25 | ||
| آن که پامال جفا کرد چو خاک راهم ۳۶۱ | 2025-08-24 | ||
| گر از این خان غریبان به سوی خانه روم ۳۶۰ | 2025-08-23 | ||
| خرم آن روز کز این منزل ویران بروم ۳۵۹ | 2025-08-20 | ||
| غم زمانه که هیچش کران نمی‌بینم ۳۵۸ | 2025-08-19 | ||
| در خرابات مغان نور خدا می‌بينم ۳۵۷ | 2025-08-18 | ||
| گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم ۳۵۶ | 2025-08-17 | ||
| حالیا مصلحت وقت در آن می‌بينم ۳۵۵ | 2025-08-16 | ||
| به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم ۳۵۴ | 2025-08-13 | ||
| من ترک عشق و شاهد و ساغر نمی‌کنم ۳۵۳ | 2025-08-12 | ||
| روزگاری شد که در میخانه خدمت می‌کنم ۳۵۲ | 2025-08-11 |